فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

سفر به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

مسافرت

فونتیک فارسی

safar
اسم

travel, trip, tour, journey, swing, voyage, sally, hegira

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

او سفر خود را لغو کرد.

He cancelled his trip.

بهترین بخش سفر ما بازدید از تخت‌جمشید بود.

The highlight of our trip was the visit to Takht-Jamsheed.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

او به سفر عادت ندارد.

She is not accustomed to traveling.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سفر

  1. مترادف:
    جابجایی رحلت رحیل سیاحت عزیمت کوچ مسافرت مهاجرت نقل‌مکان هجرت
    متضاد:
    حضر

سوال‌های رایج سفر

سفر به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «سفر» در زبان انگلیسی معادل trip یا journey است و به حرکت یا جابه‌جایی از یک مکان به مکان دیگر اشاره دارد. سفر به‌عنوان یکی از تجربیات انسانی، همواره بخشی از زندگی انسان‌ها بوده و در طول تاریخ به شکل‌های مختلف انجام شده است. این فعالیت می‌تواند به دلایل مختلفی انجام شود؛ از دیدار مکان‌های جدید و جلب تجربه‌های تازه گرفته تا نیاز به استراحت، کار، یا ملاقات با عزیزان.

سفر به‌ویژه در دنیای معاصر به یکی از بزرگ‌ترین فرصت‌ها برای کشف فرهنگ‌ها، کشورها و مردم مختلف تبدیل شده است. بسیاری از افراد سفر را فرصتی برای یادگیری و رشد شخصی می‌دانند. در طول سفر، فرد نه تنها با محیط‌های جدید آشنا می‌شود، بلکه در مواجهه با شرایط جدید و فرهنگ‌های مختلف، افق‌های ذهنی‌اش گسترش می‌یابد و تجربیات جدیدی کسب می‌کند.

در بسیاری از فرهنگ‌ها، سفر نمادی از تغییر و تحول است. بسیاری از ادیان و فلسفه‌ها از سفر به‌عنوان یک راه برای تکامل روحی یا رشد شخصیتی یاد کرده‌اند. به‌عنوان مثال، سفر حج برای مسلمانان یا سفر زیارتی برای مسیحیان و هندوها، نه‌تنها سفری جسمی بلکه معنوی است که فرد را به درک عمیق‌تری از خود و جهان اطرافش می‌رساند.

از نظر روانشناسی، سفر می‌تواند تأثیرات مثبت زیادی بر سلامت روان انسان‌ها داشته باشد. فرار از روتین روزمره، دوری از استرس‌ها و مشغله‌های زندگی روزانه، و کشف مناظر جدید می‌تواند باعث کاهش اضطراب، استراحت ذهنی و افزایش خلاقیت شود. بسیاری از افراد پس از یک سفر، احساس بازسازی و تجدید قوا می‌کنند و می‌توانند با انرژی و انگیزه‌ی جدید به زندگی روزمره خود ادامه دهند.

سفر نه تنها یک فعالیت فردی است، بلکه می‌تواند فرصتی برای ارتباط و ارتباط‌سازی با دیگران باشد. سفرهای گروهی، گردش‌های خانوادگی یا حتی سفرهای کاری می‌توانند بستری برای تقویت روابط انسانی و اجتماعی ایجاد کنند. از سوی دیگر، در دنیای مدرن، سفر به یکی از صنایع بزرگ اقتصادی تبدیل شده است. صنعت گردشگری، با هتل‌ها، پروازها، تورها و بسیاری از خدمات دیگر، به یکی از ارکان مهم اقتصاد جهانی تبدیل شده است.

ارجاع به لغت سفر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سفر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سفر

لغات نزدیک سفر

پیشنهاد بهبود معانی