۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

کوچ به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / kooch /

migration, transmigration, immigration, emigration

مهاجرت، هجرت، رحلت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

او به کانادا کوچ کرد.

He immigrated to Canada.

کوچ دسته جمعی

mass migration

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کوچ

  1. مترادف:
    جابجایی رحلت رحیل سفر کوج مهاجرت نقل‌مکان هجرت

ارجاع به لغت کوچ

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کوچ» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کوچ

لغات نزدیک کوچ

پیشنهاد بهبود معانی