migration, transmigration, immigration, emigration
migration
transmigration
immigration
emigration
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او به کانادا کوچ کرد.
He immigrated to Canada.
کوچ دسته جمعی
mass migration
کلمهی «کوچ» در زبان انگلیسی به migration ترجمه میشود.
واژهی «کوچ» به معنی حرکت و جابهجایی گروهی یا فردی از مکانی به مکان دیگر است که میتواند به دلایل مختلفی مانند تغییر شرایط زیستی، جستجوی منابع بهتر، آب و هوا، یا نیازهای اقتصادی صورت گیرد. این حرکت معمولاً موقتی یا دائمی است و در طول تاریخ بشری نقشی اساسی در تغییر جمعیتها و شکلگیری تمدنها ایفا کرده است.
در طبیعت، مفهوم کوچ بیشتر با حرکت فصلی حیوانات، به ویژه پرندگان، شناخته میشود. پرندگان مهاجر هر سال با تغییر فصل و شرایط محیطی، از مناطق سردسیر به مناطق گرمسیر کوچ میکنند تا منابع غذایی و شرایط زندگی بهتری بیابند. این پدیده نه تنها اهمیت اکولوژیکی دارد، بلکه نمادی از هماهنگی طبیعت با تغییرات فصلی و زیستی است.
از دیدگاه انسانی، کوچ به معنای تغییر محل زندگی به دلایل مختلف است. افراد یا گروههایی که کوچ میکنند، ممکن است به دنبال فرصتهای شغلی بهتر، شرایط زندگی مطلوبتر، یا به دلیل تغییرات اقلیمی و محیطی مجبور به جابهجایی شوند. کوچ انسانها، به ویژه در جوامع عشایری یا در دوران تاریخی مهاجرتهای جمعی، نقش مهمی در شکلگیری فرهنگها و جوامع مختلف داشته است.
در علوم اجتماعی و جغرافیا، مطالعه کوچها به تحلیل تغییرات جمعیتی، تأثیرات اقتصادی و فرهنگی آن بر جوامع مقصد و مبدأ میپردازد. کوچها میتوانند باعث انتقال دانش، فرهنگ و مهارتها بین مناطق مختلف شده و به رشد و توسعه جوامع کمک کنند، اما در عین حال ممکن است چالشهایی مانند مشکلات اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی نیز به همراه داشته باشند.
واژهی «کوچ» نمادی از تحرک، تغییر و جابهجایی است که در طبیعت و زندگی انسانها نقشی اساسی دارد. این حرکت پویا نه تنها به بقای گونهها و توسعه جوامع کمک میکند، بلکه بیانگر توانایی سازگاری با شرایط جدید و جستجوی فرصتهای بهتر در مسیر زندگی است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «کوچ» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کوچ