آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴

    سفر به انگلیسی

    توضیحات:

    همچنین در حالت جمع معنای دوم می‌توان از اسفار استفاده کرد.

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / safar /

    travel, trip, tour, journey, swing, voyage, sally, hegira

    travel

    trip

    tour

    journey

    swing

    voyage

    sally

    hegira

    مسافرت

    او سفر خود را لغو کرد.

    He cancelled his trip.

    بهترین بخش سفر ما بازدید از تخت‌جمشید بود.

    The highlight of our trip was the visit to Takht-Jamsheed.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    او به سفر عادت ندارد.

    She is not accustomed to traveling.

    اسم
    فونتیک فارسی / sefr /

    book

    book

    کتاب

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    او هر ماه یک سفر جدید می‌خواند.

    She reads a new book every month.

    او مجموعه‌ای از اسفار نایاب دارد.

    She has a collection of rare books.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد سفر

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    جابجایی رحلت رحیل سیاحت عزیمت کوچ مسافرت مهاجرت نقل‌مکان هجرت
    متضاد:
    حضر

    سوال‌های رایج سفر

    سفر به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «سفر» در زبان انگلیسی معادل trip یا journey است و به حرکت یا جابه‌جایی از یک مکان به مکان دیگر اشاره دارد. سفر به‌عنوان یکی از تجربیات انسانی، همواره بخشی از زندگی انسان‌ها بوده و در طول تاریخ به شکل‌های مختلف انجام شده است. این فعالیت می‌تواند به دلایل مختلفی انجام شود؛ از دیدار مکان‌های جدید و جلب تجربه‌های تازه گرفته تا نیاز به استراحت، کار، یا ملاقات با عزیزان.

    سفر به‌ویژه در دنیای معاصر به یکی از بزرگ‌ترین فرصت‌ها برای کشف فرهنگ‌ها، کشورها و مردم مختلف تبدیل شده است. بسیاری از افراد سفر را فرصتی برای یادگیری و رشد شخصی می‌دانند. در طول سفر، فرد نه تنها با محیط‌های جدید آشنا می‌شود، بلکه در مواجهه با شرایط جدید و فرهنگ‌های مختلف، افق‌های ذهنی‌اش گسترش می‌یابد و تجربیات جدیدی کسب می‌کند.

    در بسیاری از فرهنگ‌ها، سفر نمادی از تغییر و تحول است. بسیاری از ادیان و فلسفه‌ها از سفر به‌عنوان یک راه برای تکامل روحی یا رشد شخصیتی یاد کرده‌اند. به‌عنوان مثال، سفر حج برای مسلمانان یا سفر زیارتی برای مسیحیان و هندوها، نه‌تنها سفری جسمی بلکه معنوی است که فرد را به درک عمیق‌تری از خود و جهان اطرافش می‌رساند.

    از نظر روانشناسی، سفر می‌تواند تأثیرات مثبت زیادی بر سلامت روان انسان‌ها داشته باشد. فرار از روتین روزمره، دوری از استرس‌ها و مشغله‌های زندگی روزانه، و کشف مناظر جدید می‌تواند باعث کاهش اضطراب، استراحت ذهنی و افزایش خلاقیت شود. بسیاری از افراد پس از یک سفر، احساس بازسازی و تجدید قوا می‌کنند و می‌توانند با انرژی و انگیزه‌ی جدید به زندگی روزمره خود ادامه دهند.

    سفر نه تنها یک فعالیت فردی است، بلکه می‌تواند فرصتی برای ارتباط و ارتباط‌سازی با دیگران باشد. سفرهای گروهی، گردش‌های خانوادگی یا حتی سفرهای کاری می‌توانند بستری برای تقویت روابط انسانی و اجتماعی ایجاد کنند. از سوی دیگر، در دنیای مدرن، سفر به یکی از صنایع بزرگ اقتصادی تبدیل شده است. صنعت گردشگری، با هتل‌ها، پروازها، تورها و بسیاری از خدمات دیگر، به یکی از ارکان مهم اقتصاد جهانی تبدیل شده است.

    ارجاع به لغت سفر

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «سفر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سفر

    لغات نزدیک سفر

    • - سفتی
    • - سفتی و سردی
    • - سفر
    • - سفر اکتشافی
    • - سفر با قایق پارویی
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    log on loki long-distance long opening hours longtime merci merciful metrical mildly missy needless newsstand nexus nighttime nighty-night میلیونر قورباغه موذن ایتالیا ضامن ضمانت ضمانت کردن ضمانت‌نامه تضمین تضمین کردن رضایت‌نامه عزم عزیمت عزیمت کردن متملق
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.