شکل جمع:
nichesکسبوکار جایگاه مناسب، موقعیت ویژه، عرصهی کاری مطلوب، حوزهی اختصاصی موقعیت دلخواه
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کسبوکار
He soon found his own literary niche.
او خیلی زود به مقام ادبی سزاوار خود دست یافت.
She finally found her niche in human resource management.
او بالاخره جایگاه مناسب خود را در مدیریت منابع انسانی پیدا کرد.
کسبوکار حیطهی خاص، جایگاه ویژه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The rise of online communities has created a social niche for people with very specific interests.
رشد جوامع آنلاین، حیطهی اجتماعی خاصی برای افرادی با علایق بسیار ویژه ایجاد کرده است.
The company's strategy was to target the niche of luxury skincare consumers.
استراتژی شرکت هدفگیری گوشهی بازار مصرفکنندگان محصولات مراقبت پوستی لوکس بود.
The company found a profitable niche in the organic food market.
شرکت گوشهی سودآوری از بازار غذای ارگانیک را پیدا کرد.
طاقچه، تورفتگی دیوار، فرورفتگی دیوار
Each niche contained a statue.
در هر طاقچه یک مجسمه قرار داشت.
The interior designer suggested creating a niche in the wall to showcase the artwork.
طراح داخلی پیشنهاد کرد برای جلوه دادن به اثر هنری یک طاقچه در دیوار ساخته شود.
خاص، محدود، ویژه، تخصصی (محدود به عدهای)
The company launched a line of niche products for vegan athletes.
شرکت، خط تولید محصولات ویژهای برای ورزشکاران گیاهخوار راهاندازی کرد.
Niche marketing allows small businesses to compete by targeting very specific customer groups.
بازاریابی تخصصی به کسبوکارهای کوچک اجازه میدهد با هدفگیری گروههای بسیار مشخص از مشتریان، رقابت کنند.
برای خود جایگاهی ایجاد کردن، موقعیتی برای خود دست و پا کردن
شکل جمع niche در زبان انگلیسی niches است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «niche» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/niche