آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۶ مرداد ۱۴۰۳

    Opening

    ˈoʊpnɪŋ ˈəʊpnɪŋ ˈəʊpnɪŋ

    گذشته‌ی ساده:

    opened

    شکل سوم:

    opened

    سوم‌شخص مفرد:

    opens

    شکل جمع:

    openings

    معنی opening | جمله با opening

    noun C2

    دهانه، چشمه، جای خالی، سوراخ، سرآغاز، افتتاح، گشایش

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی پیشرفته

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    the slow opening of the door

    باز شدن در به آهستگی

    the opening of overseas markets

    گشایش بازارهای خارجی

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    the opening of the Parliament by Queen Elizabeth

    افتتاح پارلمان توسط ملکه الیزابت

    the opening of two new stores

    گشایش دو فروشگاه جدید

    I crawled through the opening and went to other side of the wall.

    با خزیدن از سوراخ رد شدم و به طرف دیگر دیوار رسیدم.

    ... if you close the door, she will stick her head out of any opening

    ... در ار بندی سر از روزن درآرد

    the opening of his speech

    سرآغاز سخنرانی او

    The lawyer's opening arguments.

    استدلال‌های آغازین (اولیه‌ی) وکیل دادگستری.

    She was waiting for an opening to tell her story.

    دنبال فرصت می‌گشت که داستان خود را بگوید.

    In our office there are no (job) openings.

    در اداره‌ی ما امکان شغل جدید وجود ندارد.

    There are always openings for qualified engineers.

    برای مهندسان واجد شرایط همیشه جای خالی وجود دارد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد opening

    1. noun gap, hole
      Synonyms:
      hole space cut break mouth aperture slit vent outlet door crack fissure split rupture perforation cavity breach rent rift crevice chink interstice slot recess cranny tear hatch scuttle spout discontinuity orifice
      Antonyms:
      closure closing solid
    1. noun chance
      Synonyms:
      opportunity possibility occasion time go shot run scope availability place vacancy show fling cut big break connection look-in in the running whack go-at iron in the fire squeak
      Antonyms:
      misfortune
    1. noun beginning
      Synonyms:
      start onset inception commencement launch initiation birth dawn opener kickoff launching outset inauguration coming out curtain-raiser
      Antonyms:
      ending conclusion finish closing

    Collocations

    opening ceremony

    مراسم افتتاحیه

    سوال‌های رایج opening

    گذشته‌ی ساده opening چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده opening در زبان انگلیسی opened است.

    شکل سوم opening چی میشه؟

    شکل سوم opening در زبان انگلیسی opened است.

    شکل جمع opening چی میشه؟

    شکل جمع opening در زبان انگلیسی openings است.

    سوم‌شخص مفرد opening چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد opening در زبان انگلیسی opens است.

    ارجاع به لغت opening

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «opening» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/opening

    لغات نزدیک opening

    • - openhanded
    • - openhearted
    • - opening
    • - opening ceremony
    • - opening chapters
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    forever forgive and forget formality former fortitude fortuitous fortunately fountain of youth four hundred frederick fresh air Friday fungible furthermore futuristic معذب اسطوخدوس قلک غفلت کردن غافل شدن لب مطلب مشکل تانک الم‌شنگه عسکری آروغ آقا اسطرلاب جناغ سینه طاقدیس
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.