فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Discontinuity

ˌdɪskɑːntnˈuːət̬i ˌdɪskɒntəˈnjuːəti

شکل جمع:

discontinuities

معنی‌ها

noun

ناپیوستگی

noun

ناپیوستگی، عدم‌پیوستگی، جدایی، عدم اتصال، گسستگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد discontinuity

  1. noun a cessation of continuity or regularity
    Synonyms:
    interruption break disruption discontinuance discontinuation suspension pause spasticity
    Antonyms:
    continuity

ارجاع به لغت discontinuity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «discontinuity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/discontinuity

لغات نزدیک discontinuity

پیشنهاد بهبود معانی