همچنین میتوان از discontinuation به جای discontinuance استفاده کرد.
ناپایداری، اختلال، ایستایی، گسستگی، وقفه، قطع، دستکشی
the discontinuance of bus service between the two towns
قطع خدمات اتوبوسرانی میان آن دو شهر
حقوق قطع اقدام قانونی پیش از محاکمه (به دستور دادگاه یا به میل شاکی)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی حقوق
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «discontinuance» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/discontinuance