آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Discontinuance

ˌdɪskənˈtɪnjuːəns ˌdɪskənˈtɪnjʊəns

توضیحات:

همچنین می‌توان از discontinuation به‌ جای discontinuance استفاده کرد.

معنی discontinuance | جمله با discontinuance

noun

ناپایداری، اختلال، ایستایی، گسستگی، وقفه، قطع، دستکشی

the discontinuance of bus service between the two towns

قطع خدمات اتوبوسرانی میان آن دو شهر

noun uncountable

حقوق قطع اقدام قانونی پیش از محاکمه (به دستور دادگاه یا به میل شاکی)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی حقوق

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد discontinuance

  1. noun stop, suspension of activity
    Antonyms:
    continuation restarting retry

ارجاع به لغت discontinuance

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «discontinuance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/discontinuance

لغات نزدیک discontinuance

پیشنهاد بهبود معانی