گذشتهی ساده:
finishedشکل سوم:
finishedسومشخص مفرد:
finishesوجه وصفی حال:
finishingشکل جمع:
finishesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
تکمیل کردن، تمام کردن
کشتن، نابود کردن
تکمیل کردن، تمام کردن
تکمیل کردن، تمام کردن
قهر کردن، قطع رابطه کردن
در پایان چیزی حضور داشتن، تا آخر (مسابقه و غیره) پایداری کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «finish» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/finish