فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Refine

rɪˈfaɪn rɪˈfaɪn

گذشته‌ی ساده:

refined

شکل سوم:

refined

سوم‌شخص مفرد:

refines

وجه وصفی حال:

refining

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive verb - intransitive adverb C2

پالودن، تصفیه کردن، خالص کردن، تهذیب کردن، پاکشدن، تصحیح کردن

verb - transitive verb - intransitive adverb

پالاییدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

Oil is refined in several places in Iran.

در چندین جای ایران نفت پالایش می‌شود.

refined sugar

شکر پالایش‌شده

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Actually, much of the nutritive material was refined out of the food.

بخش عمده‌ی مواد مغذی عملاً از غذا بیرون آورده می‌شود.

criminals who were refined by faith and good deeds

تبهکارانی که ایمان و اعمال خیر آن‌ها را تزکیه کرده بود

She was sent to a special school to refine her taste and manners.

او را به مدرسه‌ی ویژه فرستادند تا سلیقه و رفتارش پیراسته شود.

He further refined his poetic style.

سبک شعری خود را ناب‌تر کرد.

to refine one's method of analysis

روش تجزیه و تحلیل خود را دقیق‌تر و بهتر کردن

The design of the new engine needs to be refined further.

طراحی موتور جدید نیاز به اصلاح بیشتری دارد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد refine

  1. verb purify
    Synonyms:
    filter cleanse clarify strain process distill rarefy
    Antonyms:
    pollute dirty corrupt
  1. verb perfect, polish
    Synonyms:
    improve better hone smooth clarify explain make clear cultivate elevate polish temper round sleek slick civilize
    Antonyms:
    ruin damage

Phrasal verbs

refine on (or upon) something

(به‌ویژه جزئیات چیزی را) بهتر کردن، بهبود بخشیدن، به‌سامان کردن، سامان بخشیدن

لغات هم‌خانواده refine

  • verb - transitive
    refine

ارجاع به لغت refine

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «refine» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/refine

لغات نزدیک refine

پیشنهاد بهبود معانی