آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

وضعیت به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / vaz'iyyat /

situation, status, condition, circumstance, state

situation

status

condition

circumstance

state

حالت، چگونگی، موقعیت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

او را در جریان وضعیت سیاسی واشنگتن قرار دادم.

I apprised him of the political situation in Washington.

وضعیت من در میان آن دو برادری که به هم خصومت می‌ورزیدند بسیار حساس و مشکل بود.

My situation between the two mutually hostile brothers was very awkward.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

گزارش وضعیت

a status report

یک وضعیت بسیار حساس

an extremely tender situation

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد وضعیت

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت وضعیت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «وضعیت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/وضعیت

لغات نزدیک وضعیت

پیشنهاد بهبود معانی