شکل جمع:
marinesصفت تفضیلی:
more marineصفت عالی:
most marineهمچنین میتوان از gyrene به جای marine استفاده کرد.
دریایی، بحری، وابسته به دریانوردی، تفنگدار دریایی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
marine vegetation
گیاهان دریازی
marine and land crabs
خرچنگهای دریایی و خشکی
marine sediments
ته نشستهای دریایی
a marine motor
موتور دریایی
a marine chart
نقشهی دریانوردی (یا دریایی)
marine law
حقوق دریایی
U.S.marines captured the island.
تفنگداران دریایی امریکا جزیره را گرفتند.
The marine of England was under his command.
ناوگان انگلیس تحت فرماندهی او بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «marine» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/marine