آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Real

reɪˈɑːl rɪəl reɪˈɑːl rɪəl

شکل جمع:

reals

صفت تفضیلی:

realer

صفت عالی:

realest

توضیحات:

شکل نوشتاری دیگر این لغت در حالت جمع: reais

معنی real | جمله با real

adjective A2

حقیقی، واقعی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی متوسط

مشاهده

What is her real name?

اسم واقعی او چیست؟

Her success is the result of hard work and real talent.

موفقیت او نتیجه‌ی تلاش سخت و استعداد واقعی است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a real story

یک داستان واقعی

We didn't think their threats were for real.

فکر نمی‌کردیم تهدیدهای آن‌ها واقعی باشد.

adjective A2

واقعی، غیر‌مصنوعی، طبیعی، اصلی، حقیقی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

This bag is made of real leather, not synthetic.

این کیف از چرم واقعی ساخته شده، نه مصنوعی.

Only real antiques should be displayed in the museum.

فقط اشیای عتیقه‌ی اصلی باید در موزه نمایش داده شوند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a bouquet of real flowers

یک دسته گل طبیعی

adjective

انگلیسی بریتانیایی طبیعی، سنتی (بدون استفاده از مواد مصنوعی)

Farmers produce real cheese from their own cows.

کشاورزان، پنیر طبیعی از گاوهای خود تولید می‌کنند.

This restaurant serves real honey without any additives.

این رستوران عسل طبیعی را بدون هیچ افزودنی‌ای سرو می‌کند.

adjective B2

اصلی، واقعی، مهم

Identifying the real cause of the issue is the first step in solving it.

شناسایی علت اصلی مشکل، اولین گام برای حل آن است.

Understanding the language was the real challenge for the students.

درک زبان، چالش مهمی برای دانش‌آموزان بود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the real reason

دلیل واقعی

adjective B2

واقعی، تمام‌عیار، کامل (برای تأکید بیشتر روی اسم)

He gave a real performance that impressed the audience.

او اجرایی کامل ارائه داد که مخاطبان را تحت‌تأثیر قرار داد.

This book is a real masterpiece of modern literature.

این کتاب، شاهکاری تمام‌عیار از ادبیات مدرن است.

adverb informal

انگلیسی آمریکایی بسیار، خیلی، واقعاً

I am real happy to meet you.

از ملاقات شما خیلی خوشحالم.

I am real tired.

بسیار خسته‌ام.

noun countable

اقتصاد رئال (واحد پول برزیل)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی اقتصاد

مشاهده

He transferred 5,000 reals to his Brazilian bank account.

او ۵,۰۰۰ رئال به حساب بانکی خود در برزیل منتقل کرد.

The government announced a rise in the value of the real.

دولت از افزایش ارزش رئال خبر داد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد real

Idioms

for real

واقعی، حقیقی، واقعاً، حقیقتاً

the real thing (or the real mccoy)

(شخص یا چیز) اصیل، واقعی

لغات هم‌خانواده real

سوال‌های رایج real

صفت تفضیلی real چی میشه؟

صفت تفضیلی real در زبان انگلیسی realer است.

صفت عالی real چی میشه؟

صفت عالی real در زبان انگلیسی realest است.

ارجاع به لغت real

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «real» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/real

لغات نزدیک real

پیشنهاد بهبود معانی