Undoubted

ʌnˈdaʊtɪd ʌnˈdaʊtɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C2
مسلم، بدون شک، بی‌تردید

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- the undoubted master of political deception
- استا مسلم فریبکاری سیاسی
- Undoubtedly he is one of Irans greatest poets.
- بی‌شک او یکی از بزرگ‌ترین شعرای ایران است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد undoubted

  1. adjective Not counterfeit or copied
    Synonyms: unquestionable, indubitable, true, assured, sure, actual, authentic, unquestioned, bona fide, irrefutable, indisputable, genuine, undisputed, unchallenged, good, proved, proven, established, original, without-question, real, settled, fixed
    Antonyms: questionable, disputed, refuted

لغات هم‌خانواده undoubted

ارجاع به لغت undoubted

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «undoubted» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/undoubted

لغات نزدیک undoubted

پیشنهاد بهبود معانی