با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Questionable

ˈkwestʃnəbl ˈkwestʃnəbl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more questionable
  • صفت عالی:

    most questionable

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C2
مشکوک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- a questionable story
- داستانی که در صحت آن تردید وجود دارد
- of questionable origin
- دارای منبع نامعلوم
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد questionable

  1. adjective doubtful, uncertain
    Synonyms: ambiguous, apocryphal, arguable, contingent, controversial, controvertible, cryptic, debatable, disputable, dubious, dubitable, enigmatic, equivocal, fishy, hard to believe, hypothetical, iffy, indecisive, indefinite, indeterminate, moot, mysterious, obscure, occult, open to doubt, open to question, oracular, paradoxical, problematic, problematical, provisional, shady, suspect, suspicious, unconfirmed, undefined, under advisement, under examination, unproven, unreliable, unsettled, vague
    Antonyms: certain, definite, indisputable, proven, sure, undoubted, unquestionable

لغات هم‌خانواده questionable

ارجاع به لغت questionable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «questionable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/questionable

لغات نزدیک questionable

پیشنهاد بهبود معانی