با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Undefined

ˌəndəˈfaɪnd ˌʌndɪˈfaɪnd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    نامعلوم، نامشخص، مبهم، گنگ
    • - Its area is somewhat undefined, but it may be estimated to measure 36m.
    • - مساحت آن تاحدی نامشخص است، اما ممکن است اندازه آن 36 متر تخمین زده شود.
  • adjective
    (کلمه) تعریف نشده
    • - Here the boundary is undefined.
    • - در اینجا مرزی مشخص نشده است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد undefined

  1. adjective Infinite
    Synonyms: limitless, boundless, forever
  2. adjective Vague
    Synonyms: dim, unclear, vague, indistinct
    Antonyms: defined

ارجاع به لغت undefined

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «undefined» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/undefined

لغات نزدیک undefined

پیشنهاد بهبود معانی