آخرین به‌روزرسانی:
Free-living
American:
friːˈlɪvɪŋ
British:
friːˈlɪvɪŋ
معنی free-living
adjective
خوشگذران، عشرت‌طلب، اهل عیش و نوش، شکم‌باره
adjective
زیست‌شناسی آزادزی (که انگل یا همزیستگر نیست و مستقل زیست می‌کند )
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی زیست‌شناسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد free-living
-
adjective not parasitic on another organismSynonyms:nonparasitic nonsymbiotic
ارجاع به لغت free-living
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «free-living» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/free-living
لغات نزدیک free-living
- - free-for-all
- - free-form
- - free-living
- - free-range
- - free-spoken