Free-spoken

friːˈspoʊkən friːˈspəʊkən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
(وابسته به کسی که عقاید خود را آزادانه و رک می‌گوید) رک، رک‌گویانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد free-spoken

  1. adjective Speaking or spoken without reserve
    Synonyms: outspoken, candid, frank, blunt, free, forthright, vocal, plainspoken, point-blank, straight-from-the-shoulder

ارجاع به لغت free-spoken

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «free-spoken» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/free-spoken

لغات نزدیک free-spoken

پیشنهاد بهبود معانی