زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Horse Riding

ˈhɔːrs ˌraɪdɪŋ ˈhɔːs ˌraɪdɪŋ

توضیحات:

در انگلیسی آمریکایی به‌جای horse riding از horseback riding استفاده می‌شود.

معنی horse riding | جمله با horse riding

noun uncountable

انگلیسی بریتانیایی ورزش سوارکاری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

He enjoys horse riding in the mountains.

او از سوارکاری در کوه‌ها لذت می‌برد.

Horse riding is a popular activity in the countryside.

سوارکاری فعالیتی پرطرفدار در مناطق روستایی است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد horse riding

  1. noun the activity or sport of sitting on a horse and controlling its movements
    Synonyms:
    horseback riding

ارجاع به لغت horse riding

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «horse riding» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/horse-riding

لغات نزدیک horse riding

پیشنهاد بهبود معانی