با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

گوسفند به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • پستانداری اهلی که گوشت آن خوراکی است
  • فونتیک فارسی

    goosfand
  • اسم
    جانورشناسی sheep
    • - در خیمه‌سرای آن‌ها روزی دو گوسفند ذبح می‌کردند.

    • - In their camp area they butchered two sheep each day.
    • - پشم این گوسفند خیلی نرم است.

    • - The fleece of this sheep is very soft.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت گوسفند

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گوسفند» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/گوسفند

لغات نزدیک گوسفند

پیشنهاد بهبود معانی