شکل جمع:
flamethrowersشعلهافکن، آتشافکن، آتشپاش (وسیلهای مکانیکی برای تولید رشتهای کنترلشده از آتش)
The soldier equipped with a flamethrower charged forward, engulfing the enemy in flames.
سرباز مجهز به شعلهافکن به جلو حمله کرد و دشمن را در آتش فرو برد.
The museum had an exhibit showcasing the flamethrower used during World War II.
این موزه نمایشگاهی داشت که آتشپاش استفادهشده در جنگ جهانی دوم را به نمایش میگذاشت.
انگلیسی آمریکایی ورزش (بیسبال) پرتابگر آتشین، شعلهافکن (پرتابگری که توان پرتاب بسیار سریع توپ را دارد)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ورزش
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Scouts described him as a fearless flamethrower with incredible velocity.
استعدادیابها او را بهعنوان پرتابگری آتشین با سرعت فوقالعاده توصیف کردند.
Their veteran hitters struggled against the rookie flamethrower.
ضربهزنهای باتجربهی تیم در برابر شعلهافکن تازهکار دچار مشکل شدند.
شکل جمع flamethrower در زبان انگلیسی flamethrowers است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «flamethrower» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/flamethrower