همچنین میتوان از catch up with something بهجای catch up on something استفاده کرد.
(کارهای عقبافتاده) رسیدگی کردن، جبران کردن، پیگیری کردن، انجام دادن، رسیدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
After the meeting, I need to catch up on my emails.
بعداز جلسه، باید به ایمیلهایم رسیدگی کنم.
She took a day off to catch up on housework.
او دو روز مرخصی گرفت تا به کارهای عقبافتادهاش در خانه برسد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «catch up on something» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/catch-up-on