آیکن بنر

نسل سوخته کیه؟! نسل‌ها رو به انگلیسی یاد بگیر!

نسل سوخته؟! نسل‌ها رو به انگلیسی یاد بگیر!

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Catch Up On Something

توضیحات:

همچنین می‌توان از catch up with something به‌جای catch up on something استفاده کرد.

معنی catch up on something | جمله با catch up on something

phrasal verb B2

(کارهای عقب‌افتاده) رسیدگی کردن، جبران کردن، پیگیری کردن، انجام دادن، رسیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

After the meeting, I need to catch up on my emails.

بعداز جلسه، باید به ایمیل‌هایم رسیدگی کنم.

She took a day off to catch up on housework.

او دو روز مرخصی گرفت تا به کارهای عقب‌افتاده‌اش در خانه‌ برسد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد catch up on something

  1. phrasal verb to take the time to do or complete tasks, activities, or responsibilities that you were unable to address earlier due to time constraints or other commitments
    Synonyms:
    catch up with something

ارجاع به لغت catch up on something

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «catch up on something» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/catch-up-on

لغات نزدیک catch up on something

پیشنهاد بهبود معانی