پرهیز، اجتناب، ممانعت، جلوگیری، امتناع
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His eschewal of social gatherings surprised everyone.
اجتناب او از گردهماییهای اجتماعی همه را متعجب کرد.
His eschewal of unhealthy foods contributed to his improved well-being.
پرهیز او از غذاهای ناسالم به بهبود تندرستی او کمک کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «eschewal» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/eschewal