شکل جمع:
mixturesمخلوط، آمیزه
The gardener blended a mixture of soil, sand, and compost.
باغبان مخلوطی از خاک، ماسه و کمپوست را با هم مخلوط کرد.
This tobacco is a mixture of three different kinds.
این توتون آمیزهای از سه نوع مختلف است.
آمیختن (فرایند)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The scientist studied the mixture of gases in the atmosphere.
این دانشمند آمیختن گازهای موجود در جو را بررسی کرد.
The chemist analyzed the mixture of chemicals.
شیمیدان آمیختن مواد شیمیایی را تجزیهوتحلیل کرد.
پوشاک آمیخته (پارچه) (درستشده از نخهای رنگارنگ)
The dress was made from the mixture.
این لباس از پارچهی آمیخته دوخته شده است.
The curtains were made from a soft mixture.
پردهها از پارچهی آمیختهی نرم درست شده بودند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «mixture» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mixture