گذشتهی ساده:
blendedشکل سوم:
blendedسومشخص مفرد:
blendsوجه وصفی حال:
blendingشکل جمع:
blendsمخلوطی (از چند جنس خوب و بد و متوسط) تهیه کردن(مثل چای)، ترکیب، مخلوط، آمیختگی، آمیزه
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He blended two different kinds of tea.
او دو نوع چای را آمیخت.
Blend the butter and sugar together!
شکر را با کره مخلوط کن!
a blended whisky
ویسکی مخلوط
Green results from blending blue and yellow.
از آمیختن آبی و زرد رنگ سبز بهوجود میآید.
He doesn't blend well with other students.
با شاگردان دیگر خوب نمیجوشد.
That particular blend of coffee is made from two or three different kinds of coffee beans.
آن آمیزهی مخصوص قهوه از دو یا سه نوع قهوهی مختلف تشکیل میشود.
a blend of various races
اختلاطی از نژادهای گوناگون
The color of the flowers blended beautifully with the tablecloth and the dishes.
رنگ گلها با رنگ رومیزی و ظرفها آمیزهی زیبایی بهوجود آورده بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «blend» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/blend