آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Meld

meld meld

معنی meld | جمله با meld

noun adverb

(در برخی بازی‌های ورق) کارت اعلام کردن، ورق رو کردن (برای محاسبه‌ی امتیاز)

رو کردن یا اعلام کردن ورق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

She melded four kings in rummy.

او در بازی رامی چهار شاه رو کرد.

ورق‌های رو شده یا اعلام شده

آمیختن، مخلوط کردن

متحد کردن، یکپارچه کردن، ادغام کردن

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد meld

  1. verb blend, bring together
    Antonyms:

ارجاع به لغت meld

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «meld» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/meld

لغات نزدیک meld

پیشنهاد بهبود معانی