گذشتهی ساده:
fusedشکل سوم:
fusedسوم شخص مفرد:
fusesوجه وصفی حال:
fusingشکل جمع:
fusesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
1- فیوز پراندن، فیوز سوزاندن 2- (عامیانه) از کوره در رفتن، از جا در رفتن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «fuse» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fuse