آخرین به‌روزرسانی:

جرم به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / jerm /

فیزیک mass

مقدار ماده‌ی موجود در جسم

انرژی یک ذره‌ی بتا را می‌توان با استفاده از معادله‌ی E = mc² محاسبه کرد که در آن m جرم ذره و c سرعت نور است.

The energy of a beta particle can be calculated using the equation E = mc², where m is the mass of the particle and c is the speed of light.

مرکز جرم

center of mass

اسم
فونتیک فارسی / jerm /

deposit, dregs, (tooth) plaque, lees, germ, sediment

ماده‌ی خارجی رسوب‌کننده بر سطح جسم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

این خمیر‌دندان جرم دندان را از بین می‌برد.

This toothpaste removes plaque.

دندان‌پزشک دندان‌های شما را جرم‌گیری می‌کند تا جرم و پلاک را از بین ببرد.

The dentist will scale your teeth to remove tartar and plaque.

اسم
فونتیک فارسی / jerm /

body

جسم، ماده

او از هر زاویه‌ای جرم ماشین را تحسین کرد.

He admired the body of the car from every angle.

جرم برای عملکرد خوب نیاز به تغذیه‌ی مناسب دارد.

The body requires proper nutrition to function well.

اسم
فونتیک فارسی / jorm /

حقوق crime, guilt, penalty, offence, guiltiness, misdeed, culpability, misdoing, felony, offense, infraction

خلاف

اتومبیل‌ربایی جرم بزرگی است.

Carjacking is a serious crime.

مدارکی که جرم او را ثابت می‌کرد

documents proving his guilt

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد جرم

  1. مترادف:
    جسم ماده
  1. مترادف:
    رسوب
  1. مترادف:
    آلودگی چرک
  1. مترادف:
    میکرب
  1. مترادف:
    شیره
  1. مترادف:
    اثم بزه تقصیر جسم جنایت جنحه حرج خطا خلاف گناه معصیت

سوال‌های رایج جرم

جرم به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه «جرم» در زبان فارسی دو معنی عمده دارد که به‌طور متفاوت در زمینه‌های مختلف به کار می‌رود. Crime (در معنای نقض قانون) یا Mass (در زمینه‌ی فیزیک)

در نخستین معنا، «جرم» به معنی رفتار یا عملی است که برخلاف قوانین یک جامعه یا نظام حقوقی انجام می‌شود و موجب مجازات می‌گردد. در این زمینه، جرم‌ها می‌توانند طیف وسیعی از رفتارهای نادرست یا غیرقانونی را شامل شوند، از سرقت و کلاهبرداری گرفته تا قتل و فساد. مجازات‌ها نیز بسته به نوع و شدت جرم می‌توانند از جریمه‌های مالی ساده گرفته تا زندان یا حتی مجازات‌های شدیدتر متفاوت باشند. این نوع جرم‌ها معمولاً بر اساس قوانین هر کشور یا منطقه تعریف می‌شوند و برای آن‌ها مجازات‌های مشخصی در نظر گرفته می‌شود.

در بعد دیگر، «جرم» در علوم فیزیک به معنای مقدار ماده در یک جسم است و معمولاً بر اساس واحدهای کیلوگرم یا گرم اندازه‌گیری می‌شود. این تعریف از جرم به ویژگی فیزیکی جسم اشاره دارد که به‌وسیله‌ی آن می‌توانیم مقاومت جسم در برابر تغییر وضعیت حرکت یا سکون را درک کنیم. در واقع، جرم، یکی از ویژگی‌های بنیادی در فیزیک است که نه‌تنها بر روی حرکت اجسام تأثیر می‌گذارد، بلکه در زمینه‌های مختلف فیزیکی مانند جاذبه، انرژی و حرکت، نقشی اساسی دارد. در فیزیک، هر چه جرم یک جسم بیشتر باشد، نیروی جاذبه‌ای که آن جسم ایجاد می‌کند، بیشتر خواهد بود.


ارجاع به لغت جرم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جرم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جرم

لغات نزدیک جرم

پیشنهاد بهبود معانی