گذشتهی ساده:
coalescedشکل سوم:
coalescedسومشخص مفرد:
coalescesوجه وصفی حال:
coalescingبههم آمیختن، یکی شدن، منعقد شدن
ائتلاف کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Various economic thoughts coalesced to form a single formula.
اندیشههای اقتصادی مختلف در هم ادغام شدند و بهصورت فرمول واحدی درآمدند.
the coalescence of various ethnic groups
یکپارچگی (یا ادغام یا همآمیخت) گروههای نژادی مختلف
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «coalesce» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/coalesce