امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pyracantha

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
گیاه‌شناسی خار مصری، شوک‌النار ( thorn fire )

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pyracantha

  1. noun Any of various thorny shrubs of the genus Pyracantha bearing small white flowers followed by hard red or orange-red berries
    Synonyms: pyracanth, fire thorn, firethorn

ارجاع به لغت pyracantha

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pyracantha» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pyracantha

لغات نزدیک pyracantha

پیشنهاد بهبود معانی