آخرین به‌روزرسانی:

Cohere

koʊˈhɪr kəʊˈhɪə

گذشته‌ی ساده:

cohered

شکل سوم:

cohered

سوم‌شخص مفرد:

coheres

وجه وصفی حال:

cohering

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive

چسبیدن، رابطه خویشی داشتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The arguments of those two did not cohere.

استدلال‌های آن دو با هم تناقض داشت.

These two accounts cohere.

این دو حساب با هم می‌خوانند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cohere

  1. verb stick to, cling
    Synonyms:
    connect join stick to hold combine unite associate adhere bind merge fuse blend consolidate glue cleave coalesce
    Antonyms:
    separate divide fall off
  1. verb agree, conform
    Synonyms:
    agree conform relate correspond fit in square go harmonize accord check make sense hold be consistent hang together hold water check out dovetail comport be connected
    Antonyms:
    disagree dispute not conform

لغات هم‌خانواده cohere

  • verb - intransitive
    cohere

سوال‌های رایج cohere

گذشته‌ی ساده cohere چی میشه؟

گذشته‌ی ساده cohere در زبان انگلیسی cohered است.

شکل سوم cohere چی میشه؟

شکل سوم cohere در زبان انگلیسی cohered است.

وجه وصفی حال cohere چی میشه؟

وجه وصفی حال cohere در زبان انگلیسی cohering است.

سوم‌شخص مفرد cohere چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد cohere در زبان انگلیسی coheres است.

ارجاع به لغت cohere

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cohere» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cohere

لغات نزدیک cohere

پیشنهاد بهبود معانی