گذشتهی ساده:
coheredشکل سوم:
coheredسومشخص مفرد:
coheresوجه وصفی حال:
coheringچسبیدن، رابطه خویشی داشتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The arguments of those two did not cohere.
استدلالهای آن دو با هم تناقض داشت.
These two accounts cohere.
این دو حساب با هم میخوانند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cohere» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cohere