گذشتهی ساده:
squaredشکل سوم:
squaredسومشخص مفرد:
squaresوجه وصفی حال:
squaringشکل جمع:
squaresصفت تفضیلی:
squarerصفت عالی:
squarestچهارگوش، مربع، مجذور
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
Push square pegs into round holes.
میخهای چوبی چهارگوش را در سوراخهای گرد فروکن.
a square tower
برج چهارگوش
We sell round bars and squares.
میلههای گرد و چهارگوش میفروشیم.
a man of square shoulders
مرد چهار شانه
a square jaw
فک مربع
ten square meters
ده متر مربع
square kilometer
کیلومتر مربع
a square of cloth
یک تخته پارچه
Nine is the square of three.
9 مجذور 3 است.
Pari cut the cake into a few squares.
پری کیک را به چند مکعب برید.
butter squares
قالبهای کره
منصفانه، درست، بیطرفانه
I have always treated them square.
همیشه با آنها منصفانه رفتار کردهام.
He wanted to do the square thing.
او میخواست درست عمل کند.
He was square in all his dealings.
در کلیهی معاملاتش امانت را رعایت کرد.
مساوی، دقیق
to make an account square
حساب را موازنه کردن
رضایتبخش، کافی
درست و حسابی، بیشائبه، بی چون و چرا
a square meal
یک خوراک درست و حسابی
چهارگوش کردن، مربع کردن
to square a rod
میلهای را چهارگوش کردن
صاف کردن، مساوی کردن، تسویه کردن
to square the score of a game
امتیازهای دو طرف مسابقه را برابر کردن
to square accounts
حسابها را تسویه کردن
to square a surface with a straight edge
سطح چیزی را با شمشه صاف کردن
to square a statement with the facts
اظهاری را با واقعیات مطابق کردن
to square oneself with another
به حساب کسی رسیدن
to square one's shoulders
شانههای خود را صاف نگهداشتن
(بهویژه در مشتزنی) حالت تدافعی یا تهاجمی به خود گرفتن، گارد گرفتن
1- (حساب را) تسویه کردن، کاری را فیصله دادن 2- حالت مخالفت به خود گرفتن، خود را برای زد و خورد جمع و جور کردن
1- عمود (بر چیزی)، در حالت 90 درجه 2- (عامیانه) منصفانه، صادقانه
1- غیرعمود، مایل، کمتر از 90 درجه 2- (عامیانه) ناجور، ناسازگار، نامتوافق، نامنظم
1- (در هندسهی اقلیدسی غیرممکن است) دایره را تربیع کردن 2- کار ظاهراً غیرممکن را انجام دادن، به کار غیرممکن پرداختن
صادقانه و خالصانه، بیشیلهپیله، جوانمردانه، عادلانه و منصفانه، در کمال درستی و صداقت، درست و قانونی
1- عمود (بر چیزی)، در حالت 90 درجه 2- (عامیانه) منصفانه، صادقانه
1- غیرعمود، مایل، کمتر از 90 درجه 2- (عامیانه) ناجور، ناسازگار، نامتوافق، نامنظم
(عامیانه) اشتباه خود را جبران کردن، خسارت دادن، پوزش خواستن
1- (در هندسهی اقلیدسی غیرممکن است) دایره را تربیع کردن 2- کار ظاهراً غیرممکن را انجام دادن، به کار غیرممکن پرداختن
صادقانه و خالصانه، بیشیلهپیله، جوانمردانه، عادلانه و منصفانه، در کمال درستی و صداقت، درست و قانونی
سر خانهی اول برگشتن، از اول شروع کردن، به نقطهی شروع برگشتن
کلمه "square" در زبان انگلیسی معانی و کاربردهای متعددی دارد که بسته به زمینه استفاده، میتواند معانی مختلفی را منتقل کند. در اینجا به بررسی معانی و نکات جالب مرتبط با این واژه میپردازیم.
در ابتدا، "square" به معنای "مربع" است. مربع یکی از اشکال هندسی است که چهار ضلع برابر و چهار زاویه قائم دارد. این شکل در ریاضیات و معماری بسیار مورد استفاده قرار میگیرد. مربعها به دلیل تقارن و ویژگیهای خاص خود، در طراحیهای مختلف به کار میروند. به عنوان مثال، در طراحی باغها، ساختمانها و حتی در هنرهای تجسمی، مربع به عنوان یک عنصر اصلی و زیبا شناخته میشود.
یکی دیگر از معانی "square" به معنای "میدان" یا "مجموعهای از فضا" است. به عنوان مثال، میدانهای عمومی در شهرها که به عنوان محل تجمع مردم و برگزاری رویدادها استفاده میشوند، معمولاً به صورت مربع یا مستطیل طراحی میشوند. این میادین به عنوان نقاط مرکزی در شهرها عمل میکنند و نقش مهمی در زندگی اجتماعی و فرهنگی دارند.
در زبان محاورهای، "square" همچنین میتواند به معنای "مردی با رفتار سنتی" یا "کسی که از مد روز عقب مانده است" باشد. این اصطلاح به ویژه در بین جوانان و در فرهنگهای معاصر استفاده میشود. به عنوان مثال، اگر کسی به جای رفتن به مهمانی یا تفریح، ترجیح دهد در خانه بماند و کتاب بخواند، ممکن است به عنوان یک "square" توصیف شود.
در علوم اجتماعی، واژه "square" به مفاهیم مختلفی نیز اشاره دارد. به عنوان مثال، در برخی از نظریههای اقتصادی، "square" به مفهوم تعادل و ثبات در بازار اشاره دارد. این مفهوم میتواند به ما کمک کند تا درک کنیم که چگونه عرضه و تقاضا میتوانند به یک حالت تعادلی برسند.
از دیگر نکات جالب درباره "square" میتوان به کاربرد آن در تکنولوژی اشاره کرد. برای مثال، در برنامهنویسی و طراحی نرمافزار، واژه "square" ممکن است به الگوریتمها یا ساختارهای دادهای اشاره کند که به صورت مربع سازماندهی شدهاند. این نوع ساختارها میتوانند به بهینهسازی عملکرد سیستمها کمک کنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «square» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/square