شکل جمع:
commonsصفت تفضیلی:
commonerصفت عالی:
commonestدر انگلیسی آمریکایی معنای چهارم میتوان بهجای common از commons استفاده کرد.
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی حقوق
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی اقتصاد
(ریاضی) کسر متعارفی
قدرنسبت (تصاعد هندسی)
(انگلیسی) مجلس عوام
مجلس عوام (انگلیس)
با رضایت همگان (یا طرفین)
وجه مشترک، جنبهی مشابه، تفاهم
متحد شدن با، دارای منافع یا آرمانهای مشترک شدن یا کردن
اتفاقنظر داشتن، وجه مشترک داشتن، تفاهم داشتن (در چیزی)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «common» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ بهمن ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/common