آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Middling

ˈmɪdlɪŋ ˈmɪdlɪŋ

معنی middling | جمله با middling

adjective adverb

وسط، میان، جمله مشترک، (به‌صورت جمع) اجناس مختلف از درجه متوسط

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

a man of middling height

مردی با قامت متوسط

That street was wider than a middling American river.

آن خیابان از یک رودخانه‌ی معمولی امریکا عریض‌تر بود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the extremely successful and the middling successful

بسیار موفق و نسبتاً موفق

rugs of middling quality

فرشهای درجه دو

His performance in that role was middling.

ایفای نقش توسط او تعریفی نداشت.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد middling

ارجاع به لغت middling

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «middling» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/middling

لغات نزدیک middling

پیشنهاد بهبود معانی