صفت تفضیلی:
more mediocreصفت عالی:
most mediocreحد وسط، متوسط، میانحال، وسط، معمولی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a writer of mediocre talent
نویسندهای با قریحهی متوسط
This artist's performance was mediocre.
بازی این هنرپیشه تعریفی نداشت.
Her exam grades were mediocre.
نمرات امتحانی او چندان خوب نبود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «mediocre» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mediocre