فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Uninspired

ˌʌnɪnˈspaɪrd ˌʌnɪnˈspaɪəd

معنی و نمونه‌جمله

adjective

بی‌الهام، الهام‌نگرفته، عاری از تازگی و لطف، بی‌روح، ملالت‌آور، کسل‌کننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

an uninspired lecture

سخنرانی کسل‌کننده

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد uninspired

  1. adjective dull, unoriginal
    Synonyms:
    ordinary commonplace unoriginal unimaginative uninteresting everyday stale humdrum stock prosaic uncreative unexciting indifferent old hat corny sterile heavy-handed ponderous bromidic unmoved uninventive phoned in yawn
    Antonyms:
    original creative inspired

ارجاع به لغت uninspired

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «uninspired» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/uninspired

لغات نزدیک uninspired

پیشنهاد بهبود معانی