آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Unmoved

ʌnˈmuːvd ʌnˈmuːvd

معنی unmoved | جمله با unmoved

adjective

بی‌تفاوت، بی‌احساس، بدون واکنش، بی‌حرکت

Both men appeared unmoved as the judge read out their sentence.

هر دو مرد در حالی که قاضی حکم آن‌ها را با صدای بلند می‌خواند، بی‌تفاوت بودند.

When the eclipse took place, no one was unmoved.

زمانی که خورشید گرفتگی رخ داد، هیچ‌کس بی‌تفاوت نبود.

adjective

(بازار سهام و ارز دیجیتال و غیره) بدون تغییر، ثابت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The share price was unmoved.

قیمت سهام ثابت بود.

The Cardano price was unmoved.

قیمت کاردانو بدون تغییر بود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد unmoved

  1. adjective not moved physically

لغات هم‌خانواده unmoved

  • verb - intransitive
    move

ارجاع به لغت unmoved

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unmoved» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unmoved

لغات نزدیک unmoved

پیشنهاد بهبود معانی