۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

Unshaken

ʌnˈʃeɪkən ʌnˈʃeɪkən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
استوار، ثابت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unshaken

  1. adjective stable
    Synonyms:
    unaffected unmoved
  1. adjective unshaken in purpose
    Synonyms:
    undaunted undismayed

ارجاع به لغت unshaken

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unshaken» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unshaken

لغات نزدیک unshaken

پیشنهاد بهبود معانی