بیباک، نترس، بیواهمه، مأیوسنشده، ناامیدنشده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The undaunted explorer ventured into the uncharted jungle.
کاوشگر نترس وارد جنگل ناشناخته شد.
She faced the daunting challenge with an undaunted spirit.
او با روحیهای بیباک با این چالش دلهرهآور روبهرو شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «undaunted» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/undaunted