۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Icy

ˈaɪsi ˈaɪsi

صفت تفضیلی:

icier

صفت عالی:

iciest

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective B1

آب‌و‌هوا یخی، پوشیده از یخ، بسیار سرد، خنک

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی آب‌و‌هوا

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The car skidded on the icy street.

اتومبیل روی خیابان پوشیده از یخ لیز خورد.

They were lost in icy polar wastes.

آنان در بیابان‌های یخ‌زده‌ی قطبی گم شدند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

icy weather

آب و هوای بسیار سرد (یخبندان)

an icy room

اتاق بسیار سرد

The stranger gave us an icy look.

آن غریبه نگاه سردی به ما کرد.

an icy tone

لحن غیردوستانه

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد icy

  1. adjective frozen; slippery when frozen
    Synonyms:
    cold chilly freezing frosty frigid glacial bitter gelid arctic polar iced chilled to the bone shivery shivering chilling refrigerated raw sleeted smooth as glass frozen over rimy biting antarctic glaring frost-bound
    Antonyms:
    unfrozen watery
  1. adjective aloof
    Synonyms:
    distant cold unfriendly indifferent unwelcoming chill emotionless forbidding hostile frosty stony steely unemotional frigid glacial
    Antonyms:
    friendly warm

لغات هم‌خانواده icy

  • verb - transitive
    ice

سوال‌های رایج icy

صفت تفضیلی icy چی میشه؟

صفت تفضیلی icy در زبان انگلیسی icier است.

صفت عالی icy چی میشه؟

صفت عالی icy در زبان انگلیسی iciest است.

ارجاع به لغت icy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «icy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/icy

لغات نزدیک icy

پیشنهاد بهبود معانی