آیکن بنر

طولانی‌ترین خسوف قرن در ۱۶ شهریور، خسوف به انگلیسی چی می‌شه؟

ماه‌گرفتگی به انگلیسی (۱۶ شهریور)

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Frosty

ˈfrɒːsti ˈfrɒsti

صفت تفضیلی:

frostier

صفت عالی:

frostiest

معنی frosty | جمله با frosty

adjective

یخ‌زده، برفک‌زده، یخبندان، پوشیده از شبنم یخ‌زده، بسیار سرد

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

Tonight the weather will be frosty.

امشب هوا یخبندان خواهد بود.

The freezer is getting frosty.

فریزر درحال برفک‌زدن است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The grass under my feet was frosty.

لایه‌ای از شبنم یخ‌زده‌ی چمن زیر پایم را پوشانده بود.

The atmosphere at the reception was quite frosty.

محیط پذیرایی بسیار سرد بود.

adjective

غیردوستانه، سرد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

She had a frosty smile.

او لبخند سردی داشت.

She gave me a frosty look.

نگاه سردی به من انداخت.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد frosty

  1. adjective very cold
    Antonyms:

سوال‌های رایج frosty

صفت تفضیلی frosty چی میشه؟

صفت تفضیلی frosty در زبان انگلیسی frostier است.

صفت عالی frosty چی میشه؟

صفت عالی frosty در زبان انگلیسی frostiest است.

ارجاع به لغت frosty

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «frosty» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/frosty

لغات نزدیک frosty

پیشنهاد بهبود معانی