منجمد، یخزده، بسیار سرد
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The gelid winds swept across the frozen landscape.
بادهای بسیار سرد تمام منظرهی یخزده را در نوردیدند.
She shivered as she stepped into the gelid water.
وقتی پا به درون آب منجمد زد، لرزید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «gelid» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gelid