آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Polar

ˈpoʊlər ˈpəʊlə

شکل جمع:

polars

معنی polar | جمله با polar

adjective

قطبی، وابسته به قطب شمال و جنوب، دارای قطب مغناطیسی یا الکتریکی، متقارن، متقابل، متضاد

قطبی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

polar magnetism

جاذبه‌ی قطبی

polar cell

یاخته‌ی سرالی، سلول قطبی

نمونه‌جمله‌های بیشتر

polar rays

پرتوهای سرالی، شعاع‌های قطبی

The two brothers hold polar religious views.

آن دو برادر عقاید مذهبی متضادی دارند.

one of the polar events of contemporary history

یکی از رویدادهای مهم تاریخ معاصر

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد polar

  1. adjective opposite, opposed
    Antonyms:

سوال‌های رایج polar

شکل جمع polar چی میشه؟

شکل جمع polar در زبان انگلیسی polars است.

ارجاع به لغت polar

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «polar» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/polar

لغات نزدیک polar

پیشنهاد بهبود معانی