امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Antipodal

    ænˈtɪpədəl ænˈtɪpədəl
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    adjective
    مربوط به ساکنین ینگی دنیا، واقع در طرف مقابل زمین، مستقیماً، مخالف، متقاطر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد antipodal

    1. adjective Diametrically opposed
      Synonyms:
      antipodean contrary counter diametric opposite antithetical antonymic antonymous contradictory converse diametrical opposing polar reverse opposed polaric
    1. noun The relation of opposition along a diameter
      Synonyms:
      antipodal opposition diametrical opposition

    ارجاع به لغت antipodal

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «antipodal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/antipodal

    لغات نزدیک antipodal

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return