فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Venue

ˈvenjuː ˈvenjuː

شکل جمع:

venues

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B2

(همایش، نمایش، مسابقه و غیره) محل اجرا، محل انجام، محل برگزاری

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

The hotel is an ideal venue for conferences and business meetings.

هتل محل برگزاری مطلوبی برای کنفرانس‌ها و جلسات تجاری است.

We're still trying to book a venue.

هنوز در تلاشیم تا یک مکان اجرا رزرو کنیم.

noun countable

حقوق محل وقوع جنایت، محل دادگاه، محل دادرسی، حوزه‌ی قضایی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی حقوق

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد venue

  1. noun the scene of any event or action (especially the place of a meeting)
    Synonyms:
    place scene setting site ground locale locus thrust

Collocations

change of venue

تغییر محل دادگاه

ارجاع به لغت venue

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «venue» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/venue

لغات نزدیک venue

پیشنهاد بهبود معانی