شکل جمع:
settingsموقعیت، قرارگیری (معمولاً بهصورت مفرد میآید)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
The setting of the building made it a popular tourist attraction.
قرارگیری این ساختمان آن را به جاذبهی گردشگری محبوبی تبدیل کرده است.
the setting of the apartment complex
موقعیت مجتمع آپارتمانی
صحنه، زمان و مکان (داستان و فیلم و نمایش و غیره) (معمولاً بهصورت مفرد میآید)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The setting of the novel was a small village in the mountains.
صحنهی رمان دهکدهای کوچک در کوهستان بود.
The movie's setting transported viewers to a dystopian society.
زمان و مکان فیلم بینندگان را به جامعهای دیستوپیایی برد.
غذا و آشپزی سرویس (غذاخوری)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی غذا و آشپزی
The host organized the setting for the dinner.
میزبان سرویس شام را چید.
As the guests arrived, they were impressed by the lavish setting.
پس از ورود مهمانان، آنان تحتتأثیر سرویس مجلل قرار گرفتند.
تنظیمات
The setting on my phone allows me to adjust the brightness of the screen.
تنظیمات موجود در گوشی به من اجازه میدهد تا روشنایی صفحه را تنظیم کنم.
I need to change the language setting on my computer to Persian.
باید تنظیمات زبان کامپیوترم را به فارسی تغییر دهم.
نگیندان (محل قرارگیری نگین در انگشتر و جواهرات دیگر)
The jeweler carefully crafted the setting for the sapphire gemstone.
جواهرساز با دقت نگیندان سنگ قیمتی یاقوت کبود را ساخت.
The setting for the sapphire was a simple gold band.
نگیندان یاقوت کبود یک نوار طلایی ساده بود.
موسیقی موسیقی متن
The composer spent hours crafting the perfect setting for the lyric.
آهنگساز ساعتها صرف ساختن موسیقی متن عالیای برای شعر کرد.
The setting enhanced the emotional impact of the words.
این موسیقی متن تأثیر عاطفی کلمات را افزایش داد.
قرارگیری فوقالعاده
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «setting» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/setting