آیکن بنر

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۳ آذر ۱۴۰۴

    Surroundings

    səˈraʊndɪŋz səˈraʊndɪŋz

    معنی surroundings | جمله با surroundings

    noun plural B2

    محیط، اطراف، حول‌وحوش، دوروبر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    Some butterflies blend in with their surroundings.

    بعضی از پروانه‌ها با محیطشان هم‌رنگ می‌شوند.

    They live in very comfortable surroundings.

    آن‌ها در محیطی آرام زندگی می‌کنند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد surroundings

    1. noun environment
      Synonyms:
      setting background atmosphere ambience location community neighborhood vicinity medium climate environs milieu home

    لغات هم‌خانواده surroundings

    noun
    surroundings, surround
    adjective
    surrounding
    verb - transitive
    surround

    سوال‌های رایج surroundings

    معنی surroundings به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی surroundings در زبان فارسی به «محیط اطراف» یا «محيط پیرامون» ترجمه می‌شود.

    کلمه‌ی «surroundings» به کلیه‌ اجزاء و شرایطی اشاره دارد که یک فرد، مکان یا شیء را احاطه کرده‌اند. این محیط شامل عوامل طبیعی، ساختاری، اجتماعی و فرهنگی است که به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر زندگی، رفتار و احساسات افراد تأثیر می‌گذارد. مفهوم «surroundings» بسیار گسترده است و می‌تواند محیط فیزیکی یک خانه، شهر، طبیعت یا حتی فضای روانی و اجتماعی فرد را دربرگیرد.

    از دیدگاه جغرافیایی و محیط زیستی، «surroundings» شامل عناصر طبیعی مانند هوا، آب، خاک، گیاهان و جانوران اطراف یک مکان است. کیفیت این محیط تأثیر زیادی بر سلامت جسمی و روانی انسان دارد. به عنوان مثال، هوای پاک، فضای سبز و چشم‌اندازهای زیبا می‌توانند حس آرامش و رفاه را افزایش دهند، در حالی که آلودگی، سر و صدای زیاد و فضای بسته ممکن است اثرات منفی بر سلامت و کیفیت زندگی داشته باشند.

    در زندگی روزمره، توجه به محیط اطراف اهمیت زیادی دارد. این موضوع شامل شناخت موقعیت‌های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی می‌شود که فرد در آن زندگی می‌کند. «Surroundings» می‌تواند شامل روابط انسانی، محیط کاری، فرهنگ محل زندگی و حتی شرایط اقتصادی باشد که همگی به شکل‌گیری هویت و رفتار فرد کمک می‌کنند.

    از نظر روانشناسی، محیط اطراف نقش کلیدی در ایجاد احساس امنیت، آرامش یا استرس ایفا می‌کند. یک محیط مثبت و حمایت‌کننده می‌تواند باعث رشد فردی، افزایش خلاقیت و بهبود کیفیت زندگی شود، در حالی که محیط منفی ممکن است منجر به اضطراب، کاهش انگیزه و مشکلات روانی شود.

    در هنر و ادبیات نیز «surroundings» نقشی نمادین و توصیفی دارد. نویسندگان و هنرمندان با توصیف محیط اطراف شخصیت‌ها، فضا و حال و هوای داستان را شکل می‌دهند و تأثیر عمیقی بر درک مخاطب می‌گذارند. محیط اطراف می‌تواند منعکس‌کننده حالت‌های درونی شخصیت‌ها، فرهنگ جامعه و پیام‌های عمیق‌تری باشد که اثر هنری می‌خواهد منتقل کند.

    «surroundings» مفهومی چندبعدی است که نه تنها شامل فضای فیزیکی بلکه شرایط اجتماعی، فرهنگی و روانی پیرامون انسان‌ها نیز می‌شود. این محیط‌ها تأثیر متقابل و پیچیده‌ای بر زندگی افراد دارند و شناخت و توجه به آن‌ها برای بهبود کیفیت زندگی و ایجاد جامعه‌ای سالم و پویا ضروری است.

    ارجاع به لغت surroundings

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «surroundings» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/surroundings

    لغات نزدیک surroundings

    • - surrounding
    • - surrounding countryside
    • - surroundings
    • - surroyal
    • - sursum corda
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    New York nevertheless nail technician navigator NBD nell nero growth stimulate still water stewardship stoplight sponge solitary platitude قبض قد گشنیز قلمبه قیراط فراکسیون فرشته‌ی مقرب قبح تقبیح تقبیح کردن قباحت مغرور فیزیوتراپی فیزیولوژی اغماض
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.