شکل جمع:
communitiesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(انگلیسی) کارکردن مأموران پلیس فقط در یک محله (به منظور این که اهل محل آنها را خوب بشناسند)، (امریکا) کمک مردم به شهربانی (پاسداری به صورت گروههای گشتی و غیره)
1- کار برای مردم (که گاهی به جای زندان به مجرمین تکلیف میشود) 2- خدمات اجتماعی، کارهای عامالمنفعه
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «community» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/community