با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Dissimilarity

ˌdɪsˌsɪməˈlærəti ˌdɪˌsɪmɪlˈærɪti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
نامتجانس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- the dissimilarities in the economic systems of Germany and France
- ناهمانندی‌های نظام‌های اقتصادی آلمان و فرانسه
- We noticed the dissimilarity between this organization and the others.
- ما متوجه فرق بین این سازمان و سازمانهای دیگر شدیم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dissimilarity

  1. noun unlikeness
    Synonyms: alterity, contrast, difference, discord, discordance, discrepancy, disparity, dissemblance, dissimilitude, distance, distinction, divarication, divergence, divergency, diversity, heterogeneity, incomparability, incongruity, inconsistency, inconsonance, nonuniformity, offset, otherness, separation, severance, unrelatedness, variance, variation
    Antonyms: compatibility, equality, likeness, relatedness, sameness, similarity

ارجاع به لغت dissimilarity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dissimilarity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dissimilarity

لغات نزدیک dissimilarity

پیشنهاد بهبود معانی