شناساییشده، مشخصشده، کشفشده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The detected fraud scheme led to arrests.
طرح کلاهبرداری شناساییشده منجر به دستگیری شد.
The detected leak was quickly repaired.
نشتی مشخصشده بهسرعت تعمیر شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «detected» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/detected