گذشتهی ساده:
visaedشکل سوم:
visaedوجه وصفی حال:
visaingشکل جمع:
visasلیست کامل لغات دستهبندی شدهی سفر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ویزای ورود، روادید ورود (مجوزی که به افراد اجازه میدهد وارد کشور شوند)
ویزای کار، روادید کار (مجوزی قانونی که به افراد اجازه میدهد به کشوری دیگر سفر کرده و در آنجا به کار بپردازند)
ویزای توریستی، روادید گردشگری (مجوزی که به افراد اجازه میدهد برای مدتی معین به کشوری سفر کرده و از جاذبههای گردشگری آن بازدید کنند)
ویزای دانشآموزی، ویزای دانشجویی (مجوزی که به افراد اجازه میدهد برای تحصیل در کشوری خارجی وارد آن کشور شوند)
ویزای موقت (نوعی مجوز ورود به کشور که به دارنده اجازه میدهد برای مدتی معین و با هدفی خاص مانند کار، تحصیل یا گردشگری در آن کشور اقامت داشته باشد)
ویزای خروج، روادید خروج از کشور (مجوزی که به افراد اجازه میدهد تا از کشور خارج شوند)
درخواست ویزا، تقاضای ویزا
ویزای ترانزیت، روادید عبور (مجوز موقتی که به مسافران اجازه میدهد برای مدت کوتاهی از کشوری عبور کنند، بدوناینکه اجازهی اقامت یا ورود کامل را داشته باشند)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «visa» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/visa