آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۹ آبان ۱۴۰۴

    Visa

    ˈviːzə ˈviːzə

    گذشته‌ی ساده:

    visaed

    شکل سوم:

    visaed

    وجه وصفی حال:

    visaing

    شکل جمع:

    visas

    معنی visa | جمله با visa

    noun countable B1

    سفر ویزا، روادید (مجوزی رسمی که اجازه‌ی ورود، اقامت یا خروج فرد از کشوری را صادر می‌کند)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی سفر

    مشاهده

    His visa expires next month.

    ویزای او ماه آینده منقضی می‌شود.

    They travelled to Spain on a tourist visa.

    آن‌ها با ویزای توریستی به اسپانیا سفر کردند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Barbod applied for a visa to travel abroad.

    باربد برای سفر به خارج‌از‌کشور درخواست ویزا کرد.

    verb - transitive

    سفر ویزا دادن، مهر روادید زدن، ویزا صادر کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    The government aims to visa qualified workers from overseas.

    دولت قصد دارد که به کارگران واجدشرایط ویزا بدهد.

    They decided to visa her request after reviewing the documents.

    پس‌از بررسی اسناد، آن‌ها تصمیم گرفتند برای درخواست او ویزا صادر کنند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد visa

    1. noun an official document issued by a government that allows a foreign individual to enter, stay, or leave that country for a specified period and purpose
      Synonyms:
      permission endorsement entry papers signed passport

    Collocations

    entry visa

    ویزای ورود، روادید ورود (مجوزی که به افراد اجازه می‌دهد وارد کشور شوند)

    work visa

    ویزای کار، روادید کار (مجوزی قانونی که به افراد اجازه می‌دهد به کشوری دیگر سفر کرده و در آن‌جا به کار بپردازند)

    tourist visa

    ویزای توریستی، روادید گردشگری (مجوزی که به افراد اجازه می‌دهد برای مدتی معین به کشوری سفر کرده و از جاذبه‌های گردشگری آن بازدید کنند)

    student visa

    ویزای دانش‌آموزی، ویزای دانشجویی (مجوزی که به افراد اجازه می‌دهد برای تحصیل در کشوری خارجی وارد آن کشور شوند)

    temporary visa

    ویزای موقت (نوعی مجوز ورود به کشور که به دارنده اجازه می‌دهد برای مدتی معین و با هدفی خاص مانند کار، تحصیل یا گردشگری در آن کشور اقامت داشته باشد)

    Collocations بیشتر

    exit visa

    ویزای خروج، روادید خروج از کشور (مجوزی که به افراد اجازه می‌دهد تا از کشور خارج شوند)

    visa application

    درخواست ویزا، تقاضای ویزا

    transit visa

    ویزای ترانزیت، روادید عبور (مجوز موقتی که به مسافران اجازه می‌دهد برای مدت کوتاهی از کشوری عبور کنند، بدون‌اینکه اجازه‌ی اقامت یا ورود کامل را داشته باشند)

    سوال‌های رایج visa

    گذشته‌ی ساده visa چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده visa در زبان انگلیسی visaed است.

    شکل سوم visa چی میشه؟

    شکل سوم visa در زبان انگلیسی visaed است.

    شکل جمع visa چی میشه؟

    شکل جمع visa در زبان انگلیسی visas است.

    وجه وصفی حال visa چی میشه؟

    وجه وصفی حال visa در زبان انگلیسی visaing است.

    معنی visa به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «visa» در زبان فارسی به معنی «ویزا» یا «روادید» ترجمه می‌شود.

    این واژه در زمینه‌ی رسمی و حقوقی به مجوزی اطلاق می‌شود که توسط یک کشور صادر می‌گردد تا اتباع سایر کشورها بتوانند برای مدت معین و با هدف مشخص (مانند گردشگری، تحصیل، کار یا اقامت موقت) وارد آن سرزمین شوند. ویزا معمولاً به‌صورت مهر یا برچسبی در گذرنامه درج می‌شود و نشان‌دهنده‌ی رضایت کشور میزبان برای ورود یا اقامت فرد در محدوده‌ی قانونی خود است. این مجوز یکی از مهم‌ترین ابزارهای کنترل مهاجرت و تنظیم روابط بین‌المللی میان کشورها محسوب می‌شود.

    در سطح دیپلماتیک، ویزا نشانه‌ای از اعتماد مشروط میان کشورهاست. صدور یا لغو ویزا اغلب بازتابی از روابط سیاسی، اقتصادی یا فرهنگی میان دولت‌ها به شمار می‌آید. برخی کشورها میان خود رژیم لغو ویزا برقرار می‌کنند، به این معنا که شهروندانشان می‌توانند بدون نیاز به روادید به کشور دیگر سفر کنند. در مقابل، برخی کشورها برای حفظ امنیت داخلی یا کنترل مهاجرت، سیاست‌های ویزایی بسیار سخت‌گیرانه دارند. نوع ویزاها نیز بسته به هدف سفر متفاوت است و می‌تواند شامل ویزای توریستی، تحصیلی، کاری، ترانزیتی، یا اقامت موقت باشد.

    در زمینه‌ی حقوق بین‌الملل، ویزا در واقع ابزاری برای اعمال حاکمیت دولت‌ها بر مرزهای خود است. هر کشور حق دارد تعیین کند چه کسی و با چه شرایطی می‌تواند وارد قلمرو آن شود. این تصمیم معمولاً بر اساس معیارهایی چون امنیت، سلامت، سوابق کیفری، توان مالی، یا هدف سفر اتخاذ می‌شود. به همین دلیل، روند دریافت ویزا در هر کشور می‌تواند شامل مصاحبه، بررسی مدارک، و حتی بررسی پیشینه‌ی سفر متقاضی باشد. در عصر دیجیتال، بسیاری از کشورها به سمت ویزاهای الکترونیکی (e-Visa) رفته‌اند تا فرآیند درخواست و بررسی آسان‌تر و سریع‌تر انجام شود.

    از سوی دیگر، ویزا تنها یک سند رسمی نیست، بلکه دروازه‌ای فرهنگی و انسانی نیز به شمار می‌آید. برای بسیاری از افراد، دریافت ویزا به معنای دسترسی به فرصت‌های آموزشی، شغلی یا تجربیات فرهنگی جدید است. در واقع، این سند کوچک می‌تواند مسیر زندگی فرد را تغییر دهد. از سوی دیگر، برای برخی، رد درخواست ویزا می‌تواند به معنی از دست دادن یک موقعیت مهم یا رویا باشد. به همین دلیل، ویزا همواره نمادی از مرز میان آرزو و واقعیت، میان دسترسی و محدودیت بوده است.

    واژه‌ی «visa» در دنیای امروز مفهومی فراتر از صرفاً یک مجوز ورود دارد. این واژه در خود مفاهیمی از هویت، اعتماد، امنیت و آزادی حرکت را جای داده است. در جهانی که به‌واسطه‌ی فناوری به هم نزدیک‌تر شده اما هنوز از نظر سیاسی و قانونی مرزهای سختی دارد، ویزا یادآور این واقعیت است که حرکت آزاد انسان در زمین، هنوز مشروط به قوانین و تصمیم‌های دولت‌هاست. این دوگانگی، میان جهانی‌شدن و کنترل مرزها، باعث شده «ویزا» به یکی از واژه‌های کلیدی در فهم روابط بین‌الملل معاصر تبدیل شود.

    ارجاع به لغت visa

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «visa» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/visa

    لغات نزدیک visa

    • - vis major
    • - vis-à-vis
    • - visa
    • - visa application
    • - visage
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    conversationalist copilot cornerstone cornstarch eid al-adha eleventh eliot elude emergence emergent empathetic empowerment ethics evan even-tempered پرورش ایاب و ذهاب راسخ رسوخ رشک رشک بردن رعیت رفعت روزن رهگذر زادبوم زرتشت زرشک زرشکی ساروج
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.